Web Analytics Made Easy - Statcounter

یکی از این وجوه مغفول‌مانده، ترسیم نقش علامه در نهضت امام خمینی و پیروزی انقلاب اسلامی است. بی‌توجهی به این موضوع مهم در طول سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی سبب شده تا در نهایت تأسف، برخی برای خود و دیگران، مرحوم علامه را یک ضدانقلاب جلوه دهند. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار  فرهنگی تسنیم، «ماجرای علامه و انقلاب» عنوان کتابی است که توسط رضا اکبری آهنگر و وحید خضاب نگاشته شده و به همت انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در یادداشت قبلی درباره این کتاب  با استناد به نظرات افرادی همچون علامه حکیمی، سید حسین نصر و محسن کدیور و دیگران درباره جمله منتسب به جناب علامه طباطبایی با این محتوا که: «اولین شهید در این انقلاب، اسلام است.»پرداختیم. جمله‌ای که هیچ منبعی برای آن وجود ندارد و همه بستگان، نزدیکان و شاگردان جناب علامه آن را دروغ محض دانسته و همه بالاتفاق این مسئله را بیان کردند که جناب علامه چنین جمله‌ای را نگفته است. در این یادداشت به شخصیت علامه و نسبت ایشان با امام و انقلاب براساس نوشته‌های کتاب «ماجرای علامه و انقلاب» می‌پردازیم.

پاسخ به شبهه‌ تاریخی تقابل علامه طباطبایی با انقلاب در یک کتاب

 

سایه تقوا، عرفان و علم بر سیاست

علامه طباطبایی نامی آشناست که همواره تداعی‌کننده معنویت، تقوا، اخلاق و علومی همچون تفسیر، عرفان، حکمت و در کل مصداق یک استاد بزرگ علمی و عملی در معارف اسلامی است؛ اما به جرأت می‌توان گفت که شاید هیچکس با شنیدن نام علامه ذهنش به سمت سیاست نرود و باید اذعان نمود که درخت تنومند تقوا و علم علامه بر برخی از ابعاد دیگر شخصیتی ایشان سایه افکنده و در طول این سال‌ها به آن عنایت خاصی نشده است. یکی از این وجوه مغفول‌مانده، ترسیم نقش علامه در نهضت امام خمینی و پیروزی انقلاب اسلامی است. بی‌توجهی به این موضوع مهم در طول سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی سبب شده تا در نهایت تأسف، برخی برای خود و دیگران، مرحوم علامه را یک ضدانقلاب جلوه دهند.

آنچه مسلم است این است که علامه نه تنها با اصل نهضت امام مخالفتی نداشته‌اند؛ بلکه در پیشبرد آن نیز اثرگذار بوده‌اند.

المیزان کلیدی برای همه مشکلات فرهنگی و دینی

تفسیر شریف «المیزان» اصلی‌ترین اثر علامه است و باید برای یافتن نظر ایشان درباره حکومت اسلامی ابتدا به آن مراجعه شود. تفسیری که یکی از شاگردان مبارز علامه یعنی آیت‌الله مصباح یزدی درباره آن می‌گوید: «مرحوم استاد ضمن تدریس تفسیر قرآن به مسائل اجتماعی که می‌بایست افراد جامعه تدریجاً به آنها آشنا بشوند و برایشان از مدارک اصیل اسلامی راه حل بیابد توجه خاصی مبذول می‌فرمود. این کتاب منشأ آن شد که گویندگان و نویسندگان مسلمان برای تحقیق در مسائل دین، فرهنگ، جامعه، اقتصاد، سیاست، تاریخ و سایر ابعاد زندگی انسان به آن مراجعه کرده، از رهنمودهای استاد در حل همه مسائل بهره گیرند؛ یعنی المیزان کلیدی بود برای حل همه مشکلات فرهنگی و دینی جامعه‌ای که در راه تکامل و فراهم آوردن زمینه‌های انقلاب اسلامی قدم برمی‌داشت.»

این مفسر کبیر قرآن، در عبارات گوناگون اجرای قوانین اسلام را از طریق حکومت اسلامی دانسته و معتقد است که «اسلام ضمانت اجرا را در درجه اول به عهده حکومت اسلامی و در درجه دوم به عهده جامعه نهاده تا تمامی افراد جامعه با تربیت صالحه علمی و عملی و با داشتن حق امر به معروف و نهی از منکر در کار حکومت نظارت کنند» و یا در همین راستا در عبارت دیگر اینگونه می‌نویسد که: «اسلام، حکومت و مقام ولایت اسلامی را نیز مأمور کرد تا سیاست و حدود و امثال آن را با کمال مراقبت و تحفظ اجرا کند.»

علامه طباطبایی به خوبی می‌دانند که برپایی حکومت اسلامی که مجری احکام و محافظ شریعت باشد در شرایطی که رژیم سلطنتی بر جامعه حاکم است، کار آسانی نبوده و دردسر دارد. برای همین معتقد به «قیام» هستند. ایشان در این باره می‌نویسند: «ما هم نمی‌گوییم با حفظ شرایط موجود در جهان احکام اسلام بدون هیچ دردسری جاری شود، البته هر سنتی که در هر جامعه‌ای جاری شده، ابتدایی داشته یعنی قبلاً نبوده و بعد موجود شده است و وقتی می‌خواسته موجود شود البته شرایط حاضر به آن ناسازگار بوده و آن را طرد می‌کرده و سنت نو هم با سنت قبلی‌اش مبارزه می‌کرده و چه بسا به خاطر ریشه‌دار بودن سنت قبلی چند باری هم شکست می‌خورده و دوباره قیام می‌کرده تا پس از دو یا سه بار شکست، غلبه می‌افتد و سنت قبلی را ریشه کن می‌کردند.»

شاید اینگونه تصور شود که منظور علامه از «قیام» برای تغییر سنت حول مباحث فرهنگی و اجتماعی می‌چرخد نه نظام حکومتی و سیاسی؛ اما صراحت ایشان بر سنت‌های دینی و دنیوی و همچنین مثال ایشان در پاورقی در مورد تغییر نظام شوروی از اشتراکی به فردی و استبدادی نشان می‌دهد که منظور ایشان نظام‌های سیاسی را نیز در بر می‌گیرد.

زندگینامه علامه طباطبایی را در «اقیانوس آرام» بخوانید

تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت و بدون تجربه قبلی

یکی از مسائلی که هنگام بحث تشکیل حکومت اسلامی از جانب مخالفین مطرح می‌شد مسئله عدم تجربه قبلی تشکیل یک حکومت اسلامی کامل بود. در تفسیر المیزان به این مسئله اینگونه پاسخ داده شده است: «جوابش این است که کدام یک از ادیان و سنت‌ها و مسلک‌های جاری در مجتمعات انسانی در پیدایش و بقایش و در حکومت یافتنش متکی به تجربه قبلی بوده تا حکومت یافتن اسلام محتاج به تجربه قبلی باشد. این شرایط و سنت‌های نوح و ابراهیم و موسی و عیسی است که می‌بینیم بدون سابقه و تجربه قبلی ظهور کرد و سپس در بین مردم جریان یافت و همچنین روش‌های دیگر چون کیش برهما و بودا و مانی و غیره و حتی رژیم‌های تازه در آمد و سنت‌های مادی هم بعد از تجربه پیدا نشدند. این سنن دموکراتیک و کمونیست و رژیم‌های دیگر است که بدون تجربه قبلی پیدا شدند و جوامع مختلف انسانی به شکل‌های مختلف جریان یافتند؛ اما ممکن است این سؤال مطرح شود که شاید منظور علامه طباطبایی از حکومت اسلامی برقراری حکومت در زمان معصومین بوده و این نظرات تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت را در بر نمی‌گیرد.»

هرچند که دقت در عبارات ذکر شده از «المیزان» می‌تواند پاسخ سؤال مذکور را بدهد؛ اما برای اشاره به نظر ایشان در مورد تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت به این عبارات اکتفا می‌نماییم: «به هر حال امر حکومت اسلامی بعد از رسول خدا و بعد از غیبت آخرین جانشین آن جناب صلوات‌الله‌علیه یعنی در همین عصر حاضر بدون هیچ اختلافی به دست مسلمین است؛ اما با در نظر گرفتن معیارهایی که قرآن کریم بیان نموده و آن این است که اولاً مسلمین باید حاکمی برای خود تعیین کنند و ثانیاً آن حاکم باید کسی باشد که بتواند طبق سیره رسول‌الله حکومت نماید و سیره آن جناب سیره رهبری و امامت بود نه سیره سلطنت و امپراتوری و ثالثاً باید حکومت الهی را بدون هیچ کم و زیاد حفظ نماید و رابعاً در مواردی که حکمی از احکام الهی نیست از قبیل حوادثی که در زمان‌های مختلف یا مکان‌های مختلف پیش می‌آید با مشورت عقلای قم تصمیم بگیرند که بیانش گذشت.»

دلیل بر همه این‌ها، آیات راجع‌به ولایت رسول خداست، به اضافه این آیه شریفه که می‌فرماید: «لقد کان لکم فی رسول‌الله اسوة حسنه» موضوعاتی از این قبیل در تفسیر المیزان در ذیل دیگر آیات قرآن همچون آیه 247 سوره بقره نیز دیده می‌شود.

رژیم پهلوی و سانسور آثار علامه

علامه طباطبایی در آثار مختلف خود با مثال زدن نظام‌های پادشاهی «قیصری و کسرایی» بر نظام‌های غیرالهی و به‌خصوص پادشاهی تاخته و از آنان انتقاد می‌کند. در اثر همین سیاست عامه مردم زندگی آزادانه اسلامی را به زندگی بردگان عهد باستان تفسیر کرده و آیین پاک اسلام را همان زورگویی‌های فرمانروای وقت (ظل‌الله) و عدالت و امنیت اجتماعی دینی را همان کوبیدن کسی که به سلطان وقت گردن‌کشی کند و خاموش کردن هر صدای مخالفی که بلند شود، فرض می‌کردند. نباید از نظر دور داشت که این عبارات را در عصری نوشته است که برخی شاه را «ظل‌الله» می‌خواندند. این صفت برای شاه، از جمله صفاتی بود که با توجه به بعد مذهبی ملت انتخاب شده بود. به گونه‌ای که برخی حقیقتاً اینگونه تصور می‌نمودند که مخالفت با شاه، مخالفت با خداست.

از سوی دیگر دوره حکومت پهلوی یکی از پرفراز و نشیب‌ترین دوره‌های شاهنشاهی در قبال مذهب بود؛ چرا که سیاست‌های متغیر آنها نسبت به دین مردم به خوبی مشهود است. مرحوم علامه که یکی از شاهدان عین این روند بودند در تفسیر «المیزان» می‌نویسند: «می‌بینیم چگونه سیاست‌ها و سیاست‌بازان با دین مردم بازی می‌کنند، یک روز تیشه به ریشه آن می‌زنند و روز دیگر روی خوش نشان می‌دهند و در ترویج آن می‌کوشند و روز دیگر کاری به کار آن نداشته به حال خود واگذارش می‌کنند.»

اگر آثار علامه در معرض سانسور این «اولیای بی‌عنایت وظیفه‌نشناس فرهنگی» قرار نمی‌گرفت، بی‌شک عبارت تندتری نیز در آثار ایشان یافت می‌شد. یکی از شواهد این ادعا جمله‌ای است که از کتاب «فرازهایی از اسلام» ایشان حذف شده است: «بیشتر از نیم‌قرن است که ما حکومت و دستور رژیم دموکراسی را پذیرفته و در ردیف ملل متمدن غربی‌ها قرار گرفته‌ایم. عیناً می‌بینیم وضع ما روز به روز وخیم‌تر و فلاکت بارتر می‌شود و از این درخت که برای دیگران پربرکت و پربار است، جز میوه بدبختی و رسوایی نمی‌بینیم.»

 بنابراین باید گفت بی‌تردید مرحوم علامه طباطبایی از لحاظ نظری با تشکیل حکومت اسلامی و قرار دادن آن به جای رژیم پهلوی موافق بوده‌اند.

رهبر انقلاب: تشکیل پایگاه فکری تهاجمی را باید از علامه طباطبائی یاد بگیریم

علامه در کلام آیت‌الله مصباح یزدی و مقام معظم رهبری

آیت‌الله مصباح یزدی، اندیشه‌هایی که توسط علامه پرورش یافته بودند را مؤثر در پیدایش حکومت اسلامی دانسته و می‌گوید: «هر انسان منصفی که با کتاب‌ها و دروس و شاگردان ایشان آشنایی داشته باشد، مشاهده می‌کند که این تربیت‌یافتگان مکتب علامه چه مقام‌های مهم معنوی و سیاسی را در جامعه کسب کرده‌اند و چه تاثیرات ارزشمندی بر فرهنگ، اجتماع، سیاست و مدیریت کشور گذاشته‌اند. در آن دوران طرح آن مسائل و افکار مقدمه‌ای برای پرورش اندیشه‌هایی بود که در پیدایش حکومت اسلامی نقش موثری را عهده‌دار شدند.»

حال باید گفت وقتی اندیشه‌های شخصیتی همچون شهید آیت‌الله مطهری برای انقلاب مفید بوده و خود او نیز ریشه این فایده را از علامه طباطبایی می‌داند، پس چگونه می‌توان علامه را در نهضت مؤثر ندانست؟ برخی از همین شاگردان همچون شهید آیت‌الله قدوسی خود نیز شاگردپرور شده و با کمک علامه حوزه‌ای را تأسیس و اداره نمودند که بعدها تبدیل به یکی از پایگاه‌های کادرسازی برای نهضت و نظام شد. مگر جز این است که: «مدرسه حقانی که به لحاظ برنامه‌ریزی درسی و نظم و انضباط و مدیریت قوی، از شهرت بالای برخوردار بود، با حمایت فکری اساسی زیادی و با راهنمایی و همراهی و همکاری علامه طباطبایی و آیت‌الله مشکینی به تربیت نسلی از طلاب جوان پرداخت طوری که مدرسه مزبور بهترین مدرسه با بالاترین سطح برنامه در حوزه علمیه قم شد.»

نتیجه آنکه مرحوم علامه طباطبایی نه تنها از حیث نظری با سرنگونی رژیم شاه و تشکیل حکومت اسلامی موافق بودند؛ بلکه در عمل نیز با نهضت امام همراهی‌هایی داشته‌اند و به هیچ‌وجه نمی‌توان ایشان را مخالف انقلاب قلمداد نمود. اما وظیفه اصلی خود را فعالیت‌های علمی یافته بودند که آن فعالیت‌ها نیز بر سر مناسبی را برای برپایی این نظام اسلامی فراهم آورد. مقام معظم رهبری در این باره می‌فرمایند: «او به کاری پرداخت که آن روز آن را لازم می‌دانست. بعد هم حوادث و وقایع شهادت داد و اینکه این‌ها لازم است.»

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: امام خمینی ره انقلاب اسلامی کتاب پیروزی انقلاب اسلامی تشکیل حکومت اسلامی علامه طباطبایی مرحوم علامه تجربه قبلی نهضت امام آیت الله سنت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۰۳۵۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه: آقای زلفی‌گل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! شما اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه‌ را، تبدیل به ابزاری برای تسویه‌حساب‌های شخصی کردید

به گزارش جماران؛ بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه در پی می آید:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای دکتر زلفی‌گل؛

وزیر محترم نهادِ علم جمهوری اسلامی

سلام علیکم

به مهد علوم انسانی و جمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی(ره) خوش آمدید. از اینکه تصمیم گرفتید بالاخره پس از سه سال از زمان شروع وزارت‌داریتان، در میان دانشجویان دانشگاهی حاضر شوید که بارها به‌صورت تشریفاتی و اداری در آن حضور یافته‌اید، بسیار خرسندیم.

و اما بعد..

امروز حدود سه سال از زمانی که شما از عنوان «استاد عالی شیمی در سنگر خود یعنی آزمایشگاه‌های شیمی» خداحافظی کردید و عازم ساختمان وزارت علوم شدید گذشته است. هرچند برای ما پرسش مهمی است که با چه افق و تدبیری شیمیدان نمونه کشوری باید در مقامِ عالی وزارت‌خانه‌ای قرار گیرد که ماهیت آن هیچ نسبتی با سررشته‌ی دانشگاهی وی ندارد، اما بگذریم و به اصل مطلب بپردازیم …

آقای وزیر!

شنبه هفته جاری - سالروز بیانات تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ بود. بیاناتی که یک روز بعد بهانه‌ای برای آغاز انقلاب فرهنگی شد. این‌که متولیان انقلاب فرهنگی دانشگاه‌ها چگونه آن را از اهداف اصیل خود دور کردند و بهانه‌ای برای تسویه‌حساب‌های شخصی در آن دوره قرار دادند، موضوع بحث ما نیست.

اما شما وزیر محترم و حضار این جلسه را فقط به یک جمله متوجه می‌کنیم : «دانشگاه‌ها باید تغییر بنیانی کنند و باید از نو ساخته بشوند». عنایت دارید پس که انقلاب فرهنگی رسالتِ لحظه‌ای شما و پیشینیان شما در وزارت علوم بوده است. انقلابِ فرهنگی! انقلابْ و نه ادارهٔ روزمرّه؛ فرهنگی و نه امنیتی‌!

پس ما در سالگرد روزی میزبان شما در دانشگاه علامه طباطبائی (ره) هستیم که چنین رسالتِ سیاسی‌ای از زبان عارف انقلابی تاریخِ ما، امام روح الله خمینی (ره) خطاب به شما و جایگاه شما صادر شده است؛ چه خوش باشد که همین «گزاره تاریخی» هم معیار نقد و بررسی عملکرد حضرتعالی در صدارت وزارت علوم باشد! آیا شما در مسیر تحول بنیانی دانشگاه هستید آقای زلفی‌گل؟!

علاقه‌مندیم به‌عنوان بسیجیان خمینی (ره) و سربازان امام خامنه ای در سنگر مهمترین دانشگاه علوم انسانی کشور، سخنِ آخر را اول به شما بگوییم :

«آقای زلفی‌گل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بی‌راهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشته‌اید!»

اما چرا می‌گوییم شما اشتباهی بودید؟

شما با افتخار در روز دفاع از خویش در مجلس شورای اسلامی و در مقابل چشمان ملت ایران، از ایده‌های خودتان برای تقویت «دانشگاه کارآفرین» سخن گفتید. محض اطلاع عرض می‌کنیم آقای وزیر که این سیاست محبوبِ شما، یعنی کارآفرین کردن دانشگاه، نه فقط سیاست شما و اصلاح‌طلبان پیش از شما بلکه یک سیاست جهانی-غربی جهتِ «تبدیل دانشگاه به بنگاه» بوده است!

این راهبرد سا‌ل‌هاست دانشگاه مظلوم انقلاب اسلامی را تبدیل به «بنگاه‌های پروژه‌بگیری» کرده است که اساساً با طرح «دانشگاه جمهوری اسلامی» امام خمینی (ره) فاصله دارد. در دانشگاه‌ کارآفرینِ شما خلاقیت فکری-دانشجویی مُرده است و «پول و کار» حرف اول را می‌زند. دانشگاه تبدیل به بنگاه استارتاپی شده و در آن علم، رخت بربسته است و منافع شخصی‌، گروهی، حزبی، شرکتی و پروژ‌ه‌ای حرف اول را می‌زند. در این وضعیت دیگر چیزی به عنوان دانشجوی آزاده و استاد دانشگاه مستقل باقی نمی‌ماند. چیزی به اسم شور و اشتیاق دانشجویی و برنامه پژوهشی مستقل، بروز پیدا نمی‌کند.

در این شکل دانشگاه، صرفاً پیمان‌کارِ دولت و شرکت‌های بزرگ تلقی می‌شود و هزینه‌های خود را از طریق حل مشکلات فنی و تکنیکی دولت‌ها و بازار تامین می‌کند. دانشگاه به سمت مسائل کاربردی متمایل می‌شود و تحقیقات بنیادی در علوم پایه و انسانی که نسبت کمتری با مسائل کارکردی دارند و اساساً کمتر پول‌ساز هستند، به حاشیه می‌روند. این «سیاست» میراثی است که آقای ستاری معاون علمی سابق رئیس جمهور دولت امید، برای شما و رئیس جمهور محترم فعلی و البته دیگر ارکان حاکیمت به ارث گذاشته است!

یکی از مهم‌ترین دستاوردهای دانشگاه کارآفرین، از ابتدای دهه ۹۰ تا اکنون که با شما سخن می‌گوییم «سیاست‌زدایی از محیط دانشگاه» بوده است. سیاست‌زدایی یعنی چه؟ یعنی تضعیف هدف‌مندِ تشکل‌های دانشجویی. یعنی اولویت رفاه و ساخت‌وساز عمرانی بر تقویت بنیهٔ فکری دانشگاه. یعنی ترس از آزاداندیشی دانشگاهی. یعنی سپردن افسار دانشگاه به نهادهای محترمِ حراستی-امنیتی. یعنی سوق‌دادن دانشجو به سوی اندیشه کارآفرینی به‌جای اندیشه سیاسی. یعنی خالی شدن دانشگاه از اساتید دین‌مدار، میهن‌دوست و متعهد به چارچوب‌های ملی سرزمینی. یعنی غلبه چاپلوسی. یعنی خنثی بودن طرح‌ها و واحد‌های درسی. یعنی حضور تشریفاتی مسئولین حکومتی. این‌ها فقط مصادقی از سیاست‌زدایی است آقای وزیر.

اما دانشگاه از منظر ما آقای زلفی‌گل پیمان‌کارِ هیچ‌کس نیست. دانشگاه‌ بنگاه اقتصادی و تجاری نیست. دانشگاه مرکز کارآفرینی نیست. «دانشگاه، دانشگاه است و رسالتش طرح مسئله برای سیاست است‌ و این رسالت فقط و فقط به دست دانشجو و استاد متعهد و آگاه رقم می‌خورد.».

البته این سیاست‌های کارآفرینی، اقتصاد کشور را هم به سمت الگوهای خدماتی برده و دانشجویان و دیگر اقشار را، از ورود به عرصه مهم تولید منع کرده است. نمونه‌اش را می‌خواهید؟ دانشگاه شریف و دانشگاه علامه طباطبائی!

آقای وزیر!

مدت مدیدی است پارک علم و فناوری دانشگاه شریف، مهم‌تر از خودِ دانشگاه شریف نزد شما مسئولین جلوه کرده‌ است. مدت مدیدی است بودجه‌های هنگفت برآمده از قانون تقویت دانش‌بنیان، دانشگا‌هیان را به مدیران شرکتی تبدیل کرده است. مدت مدیدی است دانش تاریخی ایرانی-اسلامی در تمامی حوزه‌های علمی، جایش را به «مدل‌های خلاقیت زیست‌بوم فناوری استارتاپی» داده است. مدت مدیدی است همین دانشگاه علامه طباطبایی، هیچ رنگ و بویی از علوم انسانی درش باقی نمانده است و در عوض پارکینگ مسئولین و منسوبین بازنشستهٔ همه‌ی دولت‌ها شده است! البته به تازگی آقای معتمدی پارک علم و فناوری هم قرار است راه‌اندازی کنند که طبق شواهد موجود ما، چیزی جز بازتکرار فاجعه اکوسیستم استارتاپی دانشگاه شریف نخواهد شد. دانشگاه مظلومِ علامه امروز نه تنها فقط از کم‌رمقی و بی انگیزگی مدیریتی، بلکه از سردرگمی طراحی ایده اختصاصی علوم انسانی خویش رنج می‌برد و البته همین معضل با نزاع‌های طایفه‌ای داخل دانشگاه نیز آمیخته شده است!

پس آقای زلفی‌گل!

وقتی از نجات دانشگاه و احیاء نهاد علم و تحول بنیادین دانشگاه سخن می‌گوییم، از اراده‌ها و تصمیم‌های پولادین برای برچیدن چنین وضع اسف‌ناکی سخن به میان می‌آوریم. شما در بیش از دو سال گذشته، صرفاً به اداره و رفع و رجوع امور این وزارت‌خانه حساس و مهم فکر کرده‌اید که البته در همان هم ناتوان بوده‌اید و به همین سبب به عقیده بسیاری از متخصصان، مستحق‌ترین وزیر دولت آقای رئیسی برای برکناری بوده‌اید. و الحق که معاونین وزارت‌خانهٔ شما بیشتر برای جایگاهی که در اختیار داشته‌اند ایده و دستاورد داشته‌اند تا شما.

از کارنامه‌ای که در ایام انتصاب رؤسای دانشگاه‌ها داشتید، کمیته انتصابات وزارت علوم را از موضوعیت انداختید، عملاً رؤسای ناکارآمدی را در دانشگاه‌های کشور منصوب کردید و نتیجه این همه بی‌تدبیری را در بلوای ۱۴۰۱ دیدید، تا نگاهی که در طول این چند سال به تشکل‌های دانشجویی و اساساً بافت فرهنگیِ دانشجویی به‌عنوان «مجموعه‌های پرادعا و غیرکاربردی» البته برخلاف نظر رهبری انقلاب اسلامی داشته‌اید و این در جلسات خصوصی بیشتر خودش را نشان داده، نمایان‌گر رویکرد مدیریتی و عملکرد شماست!

جناب وزیر!

با این رویکردها، شما اقدام درست و لازم اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه‌ را، تبدیل به ابزاری برای تسویه‌حساب‌های شخصی رؤسای دانشگاه‌های کشور با همکارانشان کردید که البته در همین دانشگاه هم مشاهده شده است؛ بنا نبود با حذف اساتید مطلقاً ضد انقلاب از دانشگاه، ما دانشجویان انقلابی پذیرای اساتیدِ مطلقاً بی‌سواد و رانت‌خوار اصطلاحاً حزب اللهی یا انقلابی باشیم. دانشگاه، اساتید و گروه‌های آموزشی مبتنی بر منطق و اراده علمی، بصیرت سیاسی و اهلیت برای مصالحه‌جویی اجتماعی می‌خواهد که مسیرِ علمی-سیاسی خودشان را از مسیرِ ایران اینترنشنال، جنبش سبز، بی‌‌بی‌سی و ایضاً فلان رئیس و وزیر و وکیل دولت انقلابی سیزدهم نگیرند! بلکه عالم باشند و صرفاً به استقلال ملی و دینی دانشگاه و ایران اسلامی متعهد باشند.

یا مثال ساده‌تری بزنیم که مدت‌هاست توسط بسیج دانشجویی دانشکده روان‌شناسی همین دانشگاه پیگیری می‌شود. کاش بدانید هیچ سازمانی با ابلاغیه اداره نمی‌شود و اراده لازم است :

ابلاغیه چند روز گذشته وزارت علوم مبنی بر اجرایی‌سازی بند ت از ماده ۲۶ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در دانشگاه‌ها که از مطالبات رهبری انقلاب هم بوده، در فضای مجازی منتشر شده است. اما آقای وزیر، فقط در همین حد هم باقی مانده است! حتی برخی‌ دانشگاه‌ها این ابلاغیه را دریافت نکرده‌اند. هیچ اراده‌ای در دانشگاه‌ها برای ترویج زیست مادرانه وجود ندارد. چگونه است که در بحران کرونا همه نهاد ها بسیج می شوند تا با بحران مقابله کنند و از آموزش مجازی تا کلیه امکانات را به کار می‌گیرند، اما در بحران جمعیت همان مدیریت دانشگاه‌ها و وزارت علوم حاضر به اجرای بند ت ماده ۲۶ قانون جوانی جمعیت نیستند؟!

آقای وزیر علوم جمهوری اسلامی ایران!

دانشجو قرار است عنصر فعالی باشد که در ضمن نگاه نقادانه به خود و کشور، در آینده‌ه‌ای نه‌چندان دور، حلال مشکلات ملت و دولتش باشد. اما با مدیریت درخشان شما و پیشینیان شما، دانشجویان تبدیل به کارمندانی شده‌اند که سر ساعتی مشخص به دانشگاه می‌آیند و بی سرو صدا در ساعتی دیگر از آن خارج می‌شوند. گویا شما همین دانشگاه را می‌‌خواهید. دانشگاهی مرده و سوت و کور. الحق والانصاف باید برای شما دست زد. وقتی وضع چنین است، مجدداً باید تکرار کنیم که

«شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بی‌راهه کشاندند!»

اما سخن آخر، جناب دکتر زلفی‌گل!

ما به‌عنوان دانشجویان انقلابی که ابتدای سال تحصیلی مورد لطف شما قرار گرفتیم، شما را به همان بیانات امام خمینی در ۵۸/۰۲/۰۱ فرامی‌خوانیم. همان روز هم چنین قصدی داشتیم و امروز با صدای رساتری اعلام می‌کنیم؛ «انقلابِ اسلامی از شما اتخاذ سیاستی را می‌طلبد که نهادِ علم در مسیرِ دانشگاهِ جمهوری اسلامی قرار گرفته باشد؛ دانشگاهِ ایرانیِ درون‌نگر و برون‌زا، استقلال‌طلب، دین‌مدار، عدالت‌خواه، آزاداندیش، مولّد و حامی مقاومت مستضعفان جهان.»

والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته

دیگر خبرها

  • حمله مستقیم نظامی ایران به رژیم صهیونیستی یک شاهکار نظامی بود
  • مدیریت انقلاب اسلامی ایران، رژیم صهیونیستی را در جهان منزوی کرد
  • آیا می شناسیدش؟
  • فیلم| ماجرای حضور رهبر انقلاب در خانه شهید شیرودی | خبر مهمی که رهبر انقلاب از رادیو شنید
  • آقای زلفی‌گل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید!
  • بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه: آقای زلفی‌گل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! شما اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه‌ را، تبدیل به ابزاری برای تسویه‌حساب‌های شخصی کردید
  • عکس| جدیدترین پست اینستاگرامی بهنوش طباطبایی در حرم امام رضا(ع)
  • نوه امام خمینی: اندیشه‌های امام به‌طور هدفمند تحریف می‌شود
  • برخی به دنبال فراموش شدن امام خمینی(ره) هستند
  • فیلم| سخنان امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب درباره حادثه طبس